loading...
جدید ترین اخبار از سراسر وب
الهام بازدید : 35 دوشنبه 14 مهر 1393 نظرات (0)

حتما باید شنیده باشید که روزی یک سیب بخورید و بیمار نشوید . سرکه سیب دارای مواد معدنی بسیاری بوده و علاوه بر خواصی که سرکه بر روی دستگاه های تصفیه کننده خون دارد سرکه سیب نه تنها یک اسید استیک سالم و ملایم است و بر روی کبد و کیسه صفرا اثر فعال کننده دارد بلکه به مقدار قابل توجهی دارای پتاسیم ، فسفر ، کلرور منیزیم ، کلرورسدیم ، گوگرد ، ویتامین های گروه B و ویتامین D می باشد . باید گفت این مواد موجود در سرکه سیب موجب طراوت و نشاط سلول های بدن شده و می تواند دستگاه گوارش را فعال سازد .

خواص سركه سیب

الهام بازدید : 34 شنبه 12 مهر 1393 نظرات (0)

هر قوطی یا بطری نوشابه‌هایی مانند کوکاکولا حاوی گاز دی‌اکسیدکربن است که در فشارهای بالا و درجه حرارت پایین در مایع حل شده است.
اضافه‌کردن دی‌اکسیدن کربن به نوشابه یک اسید ضعیف ایجاد می‌کند که هم مزه اندکی تند آنها را باعث می شود و هم به عنوان نگهدارنده عمل می‌کند.

الهام بازدید : 32 شنبه 12 مهر 1393 نظرات (0)

۱ – افرادی که بیشترین وقت خود را صرف زندگی دیگران می‏کنند (مشاوره، راهنمایی و …)، از رسیدن به زندگی خود باز می‏مانند.

۲ – کسانی که می‏گویند “من نباید این راز را فاش کنم اما فقط به تو می‏گویم” دقیقا راز شما را نیز به همین صورت برای دیگران بازگو می‏نمایند.

۳ – گفتن حقیقت مهم است؛ این مهم نیست که ما راست می‏گوییم و دیگران اشتباه می‏کنند.

۴ – هیچ هدفی بدون طی کردن مسیر و راه آن دست یافتنی نیست.

۵ – کسانی که سر خود را مانند کبک در برف فرو می‏برند در واقع لگد دیگران را به جان می‏خرند.

۶ – آنچه که در ظاهر هر شخص می‏بینیم، به ندرت دقیقا همان چیزی است که آن شخص واقعا هست.

۷ – جرات و شهامت این نیست که روبروی شیر بایستیم بلکه این است که بفهمیم چطور می‏توان از شر او جان سالم بدر برد.

۸ – ما از همان اول پدر و مادر زاده نشده‏ایم، بلکه باید بیاموزیم که چطور می‏توان پدر و مادر بود.

۹ – کلماتی که بر زبان جاری می‏گردند، قدرت خود را از ما گرفته‏اند – از خود هیچ قدرتی ندارند.

۱۰ – افراد خردمند در سکوت به سر می‏برند تا بیش از هر چیز صدای تمنای خود را بشنوند.

۱۱ – فرشته ها به زمین نمی‏آیند تا ببینند ما چه می‏کنیم بلکه می‏آیند تا به ما بگویند چه کار بهتر است انجام دهیم.

۱۲ – هیچ چیز مانند ارتباط و وابستگی با دیگران، با تمام وجود، به درد انسان نمی‏خورد.

۱۳ – در واقع ما هیچچ چیز را کنترل نمی‏کنیم مگر رفتار و کردار و تصمیمات خودمان.

۱۴ – هیچ کس نمی‏تواند ما را شاد کند جز خودمان. (اگر بخواهیم)

۱۵ – این یک اشتباه بزرگ است اگر از تجربیات خود درس نگیریم.

۱۶ – من هیچ چیز نمی‏دانم، به من بیاموزید؛ من هیچ چیز نمی‏شنوم، به من بگویید؛ من هیچ چیز نخواهم دید، به من نشان دهید – ما با هم پیروزیم.

۱۷ – پشیمانی از آن دسته چیزهایی است که ما به اشتباه آن را انتخاب می‏کنیم.

۱۸ – آنچه در قلب خود می‏پرورانیم، همان است که در زندگی ان دنیا در دستان خود داریم.

۱۹ – تنها به این دلیل که بذری را که کاشته ایم نمی‏بینیم، نمی توانیم بگوییم چیزی از اینجا بیرون نمی‏آید.

 

 


 

 

۲۰ – جنسیت واقعی وجود ندارد. هر کسی قسمتی از روحیات جنس مخالف را در خود دارد.

 

۲۱ – تجربیات شما، تجربیات شما هستند؛ شخصیت شما نیستند.

 

۲۲ – فرض کردن‏ها از تنبلی ما در جستجوی حقیقت سرچشمه می‏گیرند.

 

۲۳ – هیچ کس به طور کامل بی‏طرف نیست.

 

۲۴ – خانوادۀ ما تنها جایی نیست که ما در ان متولد شده‏ایم؛ گاهی یک دست باز و رویی گشاده نیز ما را متولد می‏کند.

 

۲۵ – شما همیشه راه درست را نمی‏پیمایید.

 

۲۶ – فروتنی و تواضع، در واقع توانایی پذیرفتن خطاست.

 

۲۷ – توانایی یک مرد آن چیزی نیست که در جیبش دارد، بلکه آن است که بر دوشش دارد.

 

۲۸ – اگر شما یک قدم مثبت بردارید، کائنات ۱۰۰ قدم به سمت شما می‏آیند.

 

۲۹ – اگر می‏خواهید بدیها سرتان نیاید، نخواهید سر دیگران آید.

 

۳۰ – اگر می‏خواهید با حقیقت سر و کار نداشته باشید، همیشه در خیالات خود گم هستید.

 

۳۱ – فخرفروشی لباسی است که فقط تن احمقان می‏شود.

 

۳۲ – کسی که از همه بیشتر می‏داند، معمولا همان کسی است که کمتر حرف می‏زند.

 

۳۳ – هر کسی سزاوار ارزشمند شدن و معشوق دیگران بودن است.

 

۳۴ – هیچ کس جواب نهایی را به شما نخواهد داد، مگر خودتان.

 

۳۵ – شما تنها با ابزاری که دارید می‏توانید عمل کنید، پس به دنبال ابزار جدید وقت خود را تلف نکنید.

 

۳۶ – اگر  خطاهای خود را خطا در نظر نگیریم، آنگاه با هر خطا راهی اشتباه را کشف کرده‏ایم.

 

۳۷ – این انسانها هستند که به زندگی معنا می‏دهند و نه اشیاء.

 

۳۸ – همیشه سوالاتی هستند که جوابشان ناپیداست و بزودی جوابشان پیدا خواهد شد.

 

۳۹ – در حال حاضر نه آینده وجود دارد و نه گذشته، زندگی جاریست.

 

۴۰ – اگر بخواهید، اسکلت همیشه در کنج کمد منتظر شماست تا شما را بخورد.

 

۴۱ – وقتی صحبت می‏کنیم، صدای هیچ کس را نمی‏شنویم.

 

۴۲ – والدین نباید کوچکترها را در برابر تصمیمات زندگی مسئول بدانند.

 

۴۳ – اینکه پدران ما چه کاره بوده‏اند مهم نیست، مهم این است که ما چه خواهیم کرد و چه خواهیم شد.

 

۴۴ – اگر فکر می‏کنید که باید همین الآن بگویید، پس بگویید و اگر می دانید که باید کاری را الآن انجام دهید، پس انجام دهید.

 

۴۵ – هر تغییری نیاز به حرکت دارد.

 

۴۶ – کمک دیگران به معنای انجام تمام و کمال کار ما نیست.

 

۴۷ – اینطور نیست که هر کسی شما را دوست بدارد ولی شما می‏توانید هر کسی را دوست داشته باشید.

 

۴۸ – اگر کاری را همیشه برای کسی انجام دادید، او هرگز آن کار را یاد نخواهد گرفت.

 

۴۹ – هیچ چیز بیشتر از خنده مسری و واگیردار نیست.

 

۵۰ – بهترین هدیه‏ای که می‏توان به دیگران داد، وقت و صبر خودمان است.

 

۵۱ –  زیبایی محض با چشم قابل مشاهده نیست، بلکه با فکر و دل دیده می‏شود.

 

۵۲ – هر کسی بذر کمال را در وجودش دارا می‏باشد، اما کمتر کسی می‏تواند آنرا پرورش دهد.

 

۵۳ – تنها راه پایان دادن به مشاجره‏ها، پیدا کردن یک راه حل است.

 

۵۴ – هر عملی که انجام می‏دهیم و هر حرفی که میگوییم به ما باز می‏گردد اما نه به گونه‏ای که انتظارش را داشتیم.

 

۵۵ – اگر یک پله از نردبان شکست، با کمی زحمت پا را باید بالاتر گذاشت.

 

۵۶ – هرگز کلمات ناگفته را در اتاق دربسته محبوس نکنید.

 

۵۷ – هرکس بیش از آنچه خود را می‏شناسد است.

 

۵۸ – از هر چه بترسیم اسیرش می‏شویم.

 

۵۹ – نیازمندترین انسانها حریص‏ترین آنهاست.

 

۶۰ – آنچنان خیال کنید که گویا تا ابد زنده‏اید و انچنان عمل کنید که گویا امروز می‏میرید.

 

۶۱ – بخندید همچنانکه نفس می‏کشید و دوست داشته باشید همچنانکه زندگی می‏کنید.

 

۶۲ – هیچ کس نمی‏تواند بازگردد و شروعی جدید را رقم بزند اما هر کسی می‏تواند شروع کند و پایانی خوش را بسازد.

 

۶۳ – مهمترین چیزها در زندگی چیزی نیستند که قابل لمس باشند.

 

۶۴ – زیباترین عکسها در اتاقهای تاریک ظاهر می‏شوند؛ پس هر موقع در قسمتی تاریک از زندگی قرار گرفتی بدان که طبیعت می‏خواهد تصویری زیبا از تو بسازد.

 

۶۵ – برف سنگینی بارید؛ درختی شکست، درختی زیباتر شد.

 

۶۶ – زندگی مانند بازی حکم است، مهم نیست که دست خوبی نداشته باشیم، مهم این است که یار خوبی داشته باشیم.

 

۶۷ – از کوتهی ماست که دیوار بلند است.

 

۶۸ – از شیشۀ جلو به زندگی نگاه کنید نه از آینۀ رو به عقب.

 

۶۹ – به خاطر ترساندن موش خانه‏ات را آتش نزن.

 

۷۰ – هنر زندگی کردن، هنر نقاشی کردن بدون پاک کردن است.

 

۷۱ – بهترین لذت زندگی انجام دادن عملی است که دیگران می‏گویند نمی‏توانیم.

 

۷۲ – هر روز از زندگی معجزه است. من روزم را هدر نمی‏دهم. من قدر معجزات را می‏دانم.

 

۷۳ – آرام بنشین. تقلا نکن. بهار می‏آید و سبزه‏ها رشد می‏کنند.

 

۷۴ – اینکه چه می‏اندیشیم، چه می‏دانیم و به چه اعتقاد داریم مهم نیست. مهم این است که چه می‏کنیم.

 

۷۵ – از زندگی هر انچه لیاقتش را داریم به ما می‏رسد نه آنچه آرزویش را داریم.

 

۷۶ – از آنجا که زندگی آینۀ وجود ماست، فقط با تغییر ما تغییر می‏کند.

 

۷۷ – ساعتی که خراب است، در هر روز دوبار زمان را درست نشان می‏دهد.

 

۷۸ – هرگاه در زندگی خانه‏ای از یخ ساختی، بر آب شدنش گریه نکن.

 

۷۹ – برای انسانهای بزرگ چون بر این باورند که : یا راهی خواهم یافت یا راهی خواهم ساخت.

 

۸۰ – آرزوهایت را یک جا یادداشت کن و یکی یکی از خدا و کائنات بخواه. خدا و کائنات یادشان نمی‏رود اما تو یادت خواهد رفت آنچه را که امروز داری، آرزوی دیروزت بوده است.

 

۸۱ – برگ در انتهای زوال می‏افتد و میوه در انتهای کمال. بنگر که چون برگی زردی یا سیبی سرخ؟

 

۸۲ – اگرنتوانستی کسی را ببخشی از بزرگی گناه او نیست، از کوچکی دل توست.

 

۸۳ – به کسی که در جستجوی حقیقت است ایمان آور و به کسی که حق را یافته است شک کن.

 

۸۴ – ما آمده‏ایم تا با زندگی کردن قیمت پیدا کنیم نه به هر قیمتی زندگی کنیم.

 

۸۵ – هر کس چرای زندگی را یافت با هر چگونه‏ای خواهد ساخت.

 

۸۶ – سخن نیک را از گویندۀ آن بگیرید هر چند خود بدان عمل نکند.

 

۸۷ – ناتوانترین مردم کسی است که نتواند دوستی پیدا کند و ناتوانتر از او کسی است که دوستان خود را از دست بدهد.

 

۸۸ – چون عقل کامل گردد، سخن گفتن کمتر شود.

 

۸۹ – صبحگاهان به جستجوی روزی درآیید که برکت و موفقیت در صبح زود نهفته است.

 

۹۰ – به بار نشستن هر کار نیازمند ۱۰۰۰ روز صبر است.

 

۹۱ – راز موفقیت در این است که با طبیعت و کائنات هماهنگ باشیم و در مسیر موجهای زندگی لذت ببریم.

 

۹۲ – موفقیت یک مسیر است و نه هدف.

 

۹۳ – موفقیت بیشترین و بهترین استفاده از آن چیزی است که هم اکنون داریم.

 

۹۴ – شکست موفقیت است، اگر از آن درس بگیریم.

 

۹۵ – موفقیت این نیست که هرگز اشتباه نکنیم بلکه این است که یک اشتباه را دوبار مرتکب نشویم.

 

۹۶ – موفقیت دستیابی به آن چیزی است که می‏خواهیم و شادمانی خواستن آن چیزی است که بدست می‏آوریم.

 

۹۷ – موفقیت توانایی پرش از شکستی بر شکستی دیگر است بدون اینکه خسته شویم.

 

۹۸ – من می‏دانم که تمام هستی برای من خلق شده. پس نگران نیستم و تمام هستی را یار و یاور خود می‏بینم.

 

۹۹ – بازی زندگی بازی بومرنگهاست. مراقب بومرنگ خود باشیم که به کدام طرف پرتاب می‏شود.

۱۰۰ – تفکر مثبت اساس هر موفقیت است.

الهام بازدید : 63 چهارشنبه 12 شهریور 1393 نظرات (0)

برای کسانی که برای دیدن جاذبه‌های توریستی کشور چین مثل "دیوار بزرگ" و "شهر ممنوعه" و "کاخ تابستانی" و … راهی این کشور می‌شوند دیدن خیابان "وانفوجینگ" که به کافه‌ها و فروشگاه‌های برندش معروف است؛ خالی از لطف نیست. هر چند مساله‌ای که توریست‌ها را به این خیابان می‌کشاند هیچ کدام از این‌ها نیست، بلکه حضور دست‌فروشانی است که کباب می فروشند!
 

کباب به خصوص برای توریست‌های ایرانی با بوی ریحان و خاطرات خوش همراه است در حالی که در "وانفوجینگ" خبری از این مواد غذایی نیست و منظور چینی‌ها از کباب انواع موجودات جنبنده روی زمین است که به سیخ کشیده شده‌ و منتظرند تا مشتری درخواست کند و روی زغال قرار بگیرند و کباب شوند.
 
چندش آور ترین غذاهای دنیا + تصاویر

الهام بازدید : 21 سه شنبه 11 شهریور 1393 نظرات (0)

حضرت فاطمه زهرا علیهاالسلام در بخشی از خطبه فدکیه در مورد پرتو افکنی نور هدایت در جامعه بشری توسط رسول اکرم صلی‌الله‌علیه‌و‌آله فرمود: فَأنارَ اللهُ سُبحانَهُ وَ تَعالی باَبی مُحمّدٍ ظُلَمَها، وَ جَلی بهِ بُهَمَها، فَجَلی عَن اَبصارِها غُمَمَها؛ خدا به وسیله پیامبر، نور معرفت را در جامعه منتشر کرده ابهامهایی که در درون بود، بر طرف کرد؛ و ابرها و تاریکیهائی را که جلوی چشمان مردم را گرفته بود، زدود؛ آن شبهات دامنگیر را بر طرف کرد.

 

این عبارات همان است که در خطبه اوّل نهج البلاغه حضرت امیر می‌فرماید: و یثیروا بهم دفائن العقول1 که مال همه انبیاء است. حضرت فاطمه درباره پدر بزرگوارشان می‌فرماید: خداوند به وسیله پدرم همه ابهامها و مبهم بودنها را بر طرف کرد.

 

نجات یافتن مردم از سقوط در آتشهای نامعلوم توسط پیامبر اکرم صلی‌الله‌علیه‌و‌آله

الهام بازدید : 34 دوشنبه 10 شهریور 1393 نظرات (0)

همانطور که قبلاً نیز مورد تاکید واقع شد، علت عمده پرداختن به مساله خوارج و نحوه برخورد حضرت علی(علیه‌السلام) با آنان و نیز مرور عقاید و افکار آنان در عصر و نسل حاضر، به رغم انقراض کامل آنان، نفوذ رویکرد و اشاعه نگرش آنان در بین ملتها و احزاب و گروههای مختلف در سال‌های بعد از انقراض آنان می‌باشد.

ضربات و خساراتی که از طریق اشاعه طرز تفکر و عقاید آنان به اسلام و مسلمین وارد آمده آنقدر سنگین و گران است که طرح و تبیین مجدد محورها و معیارهای اصلی عقاید آنان را بر متفکران و مفسران و اندیشه‌ورزان دینی واجب ساخته و آشنا نمودن توده‌های مسلمان با آسیب‌ها و آفت‌هایی که از این طریق، جامعه مسلمین را تهدید می‌کند از ضروریات قطعی فرآیند فعالیت‌های فکری و فرهنگی امروز نهادهای ذیربط به شمار می‌آید.

 

حدود آزادی مخالفان در حکومت علوی

خوارج که از سرسخت‌ترین مخالفان و دشمنان امیرالمومنین(علیه‌السلام) بودند تا آنجا که دست به شمشیر نبردند و امنیت اجتماعی را تهدید نکردند و دست به قیام مسلحانه نزدند آزادی و امنیت کامل داشتند اما آنجا که از خطوط قرمز عبور کردند دست به قیام و طغیان زدند «امنیت راهها را سلب کردند، غارتگری و آشوب را پیشه کردند، می‌خواستند با این وضع دولت را تضعیف کنند و حکومت را از پای درآورند.» (جاذبه و دافعه علی(علیه‌السلام)، مطهری، ص 142) مورد تعقیب و طرد و غضب علی (علیه‌السلام) قرار گرفته و یا تسلیم شدند و یا طعم تیغ ذوالفقار را چشیدند.

غیر از علی و بصیرت علی و ایمان نافذ علی، احدی از مسلمانان معتقد به خدا و رسول و قیامت به خود جرأت نمی‌داد که بر روی خوارج شمشیر بکشد.

«خارجی‌ها در ابتدا آرام بودند و فقط به انتقاد و بحث‌های آزاد اکتفا می‌کردند. رفتار علی(علیه‌السلام) نیز درباره آنان همانطور بود که (در بخش‌های پیشین) گفتیم، یعنی به هیچ وجه مزاحم آنها نمی‌شد و حتی حقوق آنها را از بیت المال قطع نکرد، اما کم کم که از توبه امام علی(علیه‌السلام) مایوس گشتند، روششان را عوض کردند و تصمیم گرفتند دست به انقلاب بزنند، … (حاصل آن که) دست به طغیان زدند، امنیت راهها را سلب کردند. اینجا دیگر جای گذشت و آزاد گذاشتن نبود زیرا مسئله اظهار عقیده نیست بلکه اخلال به امنیت اجتماعی و قیام مسلحانه علیه حکومت شرعی است، لذا امام آنان را تعقیب کرد و در کنار نهروان با آنان رو در رو قرار گرفت. خطابه خواند و نصحیت کرد و اتمام حجت نمود. آنگاه پرچم امان را بدست ابو ایوب انصاری داد که هر کس در سایه آن قرار گرفت در امان است. از دوازده هزار نفر، هشت هزارشان برگشتند و بقیه سرسختی نشان دادند. به سختی شکست خوردند و جز معدودی از آنان باقی نماند.» (همان، ص 164)

 

جنبه‌های مثبت و منفی خوارج!

«روحیه خوارج، روحیه خاصی است. آنها ترکیبی از زشتی و زیبایی بودند و در مجموع به نحوی بودند که در نهایت امر در صف دشمنان علی(علیه‌السلام) قرار گرفتند و شخصیت امام آنها را «دفع» کرد نه «جذب».

ما هم جنبه‌های مثبت و زیبا و هم جنبه‌های منفی و نازیبای روحیه آنها را که در مجموع روحیه آنها را خطرناک بلکه وحشتناک کرد ذکر می‌کنیم.

1- روحیه‌ای مبارزه‌نگر و فداکار داشتند و در راه عقیده و ایده خویش سرسختانه می‌کوشیدند. در تاریخ خوارج فداکاری‌هایی را می‌بینیم که در تاریخ زندگی بشر کم نظیر است، و این فداکاری و از خود گذشتگی، آنان را شجاع و نیرومند پرورده بود …» (همان، ص 146)

 برخورد علی(ع) با مخالفان و جاهلان

فرزند معاویه: مشتاق مرگم نه فرزندم!

«معاویه شخصی را به دنبال پسرش که خارجی بود فرستاد تا او را برگرداند. پدر نتوانست فرزند را از تصمیمش منصرف کند. عاقبت گفت فرزندم! خواهم رفت و کودک خردسالت را خواهم آورد تا او را ببینی و مهر پدری تو بجنبد و دست برداری. گفت به خدا قسم من به ضربتی سخت مشتاق‌ترم تا به فرزندم.» (فجرالاسلام، ص 243)  

الهام بازدید : 59 شنبه 08 شهریور 1393 نظرات (0)

زبان، گویش و لهجه در فارسی

برای این که تعریف دقیقی از زبان انجام بگیرد. از سه نظر تعریف شده. زبان به معنی اعم آن، زبان از ‏نظر زبان‌شناسی و زبان از نظر گویش‌شناسی.

زبان به معنی اعم آن هر نوع نشانه یا قراردادی است که پیامی را به میان افراد یک ‏جامعه می برد، مثلن بوق اتومبیل، آژیر آمبولانس، چراغ راهنمایی، زنگ اخبار، تابلوی ورود ممنوع، تابلوی توقف ‏ممنوع، و حرکات چشم و ابرو و سرو دست و غیره نوعی زبان است.

زبان از نظر علم زبان‌شناسی شامل تعداد محدودی ‏قاعده ی آوایی، معنایی و دستوری است که همراه تعداد محدودی واژه می‌تواند بی ‌نهایت جمله بسازد و این جمله‌ها از طریق ‏دستگاه گفتار آدمی تولید می ‌شوند و واسطه ی ارتباط میان افراد می ‌گردند، مثلن در زبان فارسی، ما قاعده هایی داریم که جای فاعل، ‏مفعول و فعل در جمله کجاست، صفت و موصوف و مضاف و مضاف الیه نسبت به هم چه گونه قرار می ‌گیرند، یعنی این چیز ‏که به آن می ‌گوییم دستور، جای حرف های اضافه، حرف های ربط، قید و غیره کجاست، به این قاعده ها دستور زبان گفته می ‌شود. ‏این قاعده ها به کمک واژه‌هایی که در زبان فارسی وجود دارد می ‌تواند بی ‌نهایت جمله بسازد. ملاحظه می ‌کنید که با این ‏تعریف چه گونه کلیه ی گویش ها و لهجه‌ها را هم می ‌توانیم زبان بنامیم، این تعریف را من برای این گفتم که به محض این که ‏بحث زبان و گویش و لهجه می شود، فورن همه می ‌پرسند که آیا مثلن کردی زبان است؟ یا لهجه؟ بلوچی زبان است ‏یا لهجه؟ این است که من این جا تاکید می ‌کنم که طبق این تعریف، و تنها  از این دیدگاه ما به همه ی گویش ها می ‌توانیم زبان هم بگوییم .

ولی زبان از نظر ‏گویش شناسی تعریف دیگری دارد. در یک محدوده ی سیاسی آن چیزی که ما به آن زبان می ‌گوییم باید دو ویژگی داشته ‏باشد. نخست این که زبان رسمی یک مملکت باشد، یعنی قدرت سیاسی داشته باشد. مانند زبان فارسی در ایران، و دوم این که ‏نسبت به زبان ها و گویش های اطراف خود، زبان مادری دیگری داشته باشد. مانند زبان های ارمنی، عربی و ترکی در ایران که به ‏ترتیب از زبان های مادری آرمنی، سامی و اورال آلتایی گرفته شده اند. در حالی که زبان فارسی از خانواده ی زبان های ایرانی است

گویش ها شاخه‌هایی از یک زبان واحد هستند، مثلن گویش های: فارسی، تاتی، کردی، بلوچی، مازندرانی، گیلکی و … ‏گویش های گوناگون یک زبان ایرانی هستند که من آن را " زبان ایرانی نخستین" نامیده ام.

الهام بازدید : 35 جمعه 07 شهریور 1393 نظرات (0)

غذاهای محلی استان هرمزگان

 

بیشتر غذاهای استان هرمزگان دقیقآ همان غذاهایی است که در هندوستان مصرف می کنند نه تنها غذاها بلکه تمام نان ها وادویه ها ی محلی همه هندی هستند مثل بریانی، حواری(مسالا دار چاول ) ، نان فطیر (نان چپاتی) ، نان کلوکی ، نان حلقه ای ، پکاره (پاکورا) ، زلیبی (زولبیا) ، نان ستپوری (نان پراتا) ادویه محلی (گرم مسالا)و …غذاهای بومی استان هرمزگان مانند غذاهای مردمان کالیکوت (بندری واقع در جنوب هندوستان) می باشد چون در زمان های قدیم از کالیکوت بار ادویه وتمر هندی وارد قشم می شد .


مهیاوه : مهیاوه که مهیابه ، ماهیاوه ، مهیوه ، مهوه ، موه ، هم به آن می گویند ، غذای مخصوص مردم جنوب ایران است گویا کلمه مهوه و مهیاوه ، در اصل از دوکلمه ماهی و آوه ، مرکب بوده و آوه به معنی آب است .

اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آمار سایت
  • کل مطالب : 2053
  • کل نظرات : 2
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 0
  • آی پی امروز : 22
  • آی پی دیروز : 91
  • بازدید امروز : 319
  • باردید دیروز : 486
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 319
  • بازدید ماه : 6,459
  • بازدید سال : 31,180
  • بازدید کلی : 414,035
  • کدهای اختصاصی