loading...
جدید ترین اخبار از سراسر وب
الهام بازدید : 43 پنجشنبه 06 شهریور 1393 نظرات (0)

سه برادريم و 2 خواهر، پدرم فوت کرده است مادرم در قيد حيات  است. خانواده هيچ احساسي به يکديگر ندارند. يک خواهرم 20 سال است با خانواده اش به مکان نامعلومي رفته، خواهر ديگرم فرزند 13 ساله مرا نديده است. دو برادرم هم رفت و آمدي با هم ندارند. قصد داشتم خانواده را دور هم جمع کنم اما نتيجه اي نداشت. نسبت به هم سرد و بي روح و غريبه هستيم.

عباس کيوان لو – کارشناس ارشد روان شناسي باليني - مخاطب گرامي. شما از خانواده‌اي صحبت کرده ايد که متأسفانه شبيه آن ، اين روزها کم ديده نمي شود. خانواده هايي که انگار به حکم طبيعت و بر اساس سرنوشت گرد هم آمده اند و هيچ رابطه عاطفي يا احساسي گرم و قابل اتکا بين آن ها وجود ندارد. خانواده هايي که هر کدام از اعضا سرگرم کار خويش است و مشغله خاص خود را دارد و بودن يا نبودن ديگر اعضا، تاثيري در بقيه ايجاد نمي کند. به طور قطع سرمنشاء رفتارهاي سرد وبي روح ميان فرزندان، پدر و مادر هستند. کودک وقتي وارد دنيا مي شود هيچ تصور يا ايده اي درباره دنيا ندارد و در ابتدا دنيا را از چشم پدر و مادر مي بيند و روابط آن ها در شکل گيري ذهنيت او بسيار موثر است. وقتي کودکي محبت نبيند هيچ جايگاهي در ذهن او براي محبت وجود ندارد اگرچه نياز شديدي به آن دارد.

اين همه نابساماني

اصطلاحي در روانشناسي وجود دارد که مي گويد کودک به روابط والدين مي نگرد و به شيوه ردو بدل شدن انرژي عاطفي بين آنان دقت مي کند و به همان شيوه نيز عمل مي کند. مثلاً اگر فردي در کودکي شاهد کتک خوردن مادر توسط پدر باشد، اين طور گمان مي کند که شايد کتک زدن همسر يکي از روش هاي مديريت زندگي است. بنابراين آنچه کودک در دوران کودکي تجربه مي کند تاثير بسيار زيادي بر شکل گيري باورها و شخصيت او مي گذارد. از سوال شما اين طور بر مي آيد که احتمالاً پدر ومادر شما هم اين گونه رابطه اي با هم داشته اند، رابطه اي سرد و بي روح. معمولاً در اين خانواده ها براي اين که اعضا تلاقي کمتري با هم داشته باشند، خود را سرگرم چيزي مي کنند؛ پدر به شدت مشغول کار است و چند شيفته کار مي کند و گويي وظيفه اش فقط پول در آوردن است، مادر نيز يا مشغول کار است يا خود را غرق در کارهاي ديگري شبيه نگهداري از مادر سالمندش يا شرکت در جلسات مختلف مي کند، پول يا موضوعاتي شبيه اين، موضوع اصلي بحث بين اعضاي خانواده است و هميشه همه ناراضي هستند، اما عملاً براي بهتر شدن اوضاع کاري نمي کنند. در نهايت هر کدام سعي مي کند خودش مواظب خودش باشد و کودک ياد مي گيرد براي اين که کمترين آسيبي در اين شرايط ببيند، کسي را در خلوت خود راه ندهد. با کسي صميمي نشود در نتيجه روابط سرد و بي روح مي شود.

سخني با شما

با اين حال احساس شما قابل درک است که به نوعي در جست و جوي عاطفه و محبت هستيد و زندگي به اين شيوه واقعاً سخت و دردناک است. اما بايد يادآوري کنم که شما براي خواهر و برادرهايتان نمي توانيد کاري کنيد تا روابط آنان بهتر شود، چون در قدم اول اين خود آن ها هستند که بايد خواهان بهبود اين رابطه باشند. از طرفي فراموش نکنيد کسي که سال ها طول کشيده است، تا بتواند صميميت خواهي را در خودش سرکوب کند، از هر گونه رابطه صميمي و عاطفي مي ترسد و براي برقراري يک رابطه صميمي ابتدا بايد اين ترس او را برطرف کرد که خيلي مواقع به دليل قرار گرفتن در يک رابطه حمايتي و گرم از طرف همسر يا با شرکت در جلسات روان درماني عميق و طولاني مدت امکان پذير است. از آن جا که شما هم در چنين محيطي بزرگ شده ايد و احتمالاً با کمبود محبت روبه رو بوده ايد، شايد در زندگي الان خود هم تبعات آن را ببينيد لذا پيشنهاد مي شود سعي کنيد از يک روان شناس خبره براي خودتان کمک بگيريد که ضايعه هاي کودکي تان حل شوند. همچنين از نقش کليدي مادرتان غافل نشويد. از او بخواهيد رفته رفته مهماني هايي را با حضور ساير فرزندان برگزار کند. در اين شب نشيني ها براي ايجاد صميميت بهتر است درباره اختلافات گذشته بحث نکنيد و صرفا در کنار يکديگر وقتي را به خوشي بگذرانيد.

ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آمار سایت
  • کل مطالب : 2053
  • کل نظرات : 2
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 0
  • آی پی امروز : 22
  • آی پی دیروز : 91
  • بازدید امروز : 313
  • باردید دیروز : 486
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 313
  • بازدید ماه : 6,453
  • بازدید سال : 31,174
  • بازدید کلی : 414,029
  • کدهای اختصاصی